۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

سفر به اراک

تازه رسیده بودم شیراز که موبایلم زنگ زد. نگاه کردم دیدم آقای دکتر محسن رحمانی استاد راهنمای پروژه پایانی‌ام هستند. من حتی یک بار هم به اراک نرفته‌ام تا ایشان را ببینم. حسابی خجالت کشیدم. از اسفند ماه که از طریق یکی از آشناها که اراک درس می‌خواند امضای ایشان را برای پروپوزالم گرفته‌ام تا حالا هیچ تماسی با استاد نگرفته‌ام. عصر دیروز از شیراز برگشتم. امروز هم که دانشگاه شوشتر بودم برای انجام بعضی از کارها. کارها آن فدر زیاد بودند که حتی نرسیدم برگه‌های معرفی به استاد را تصحیح حکنم. فردا صبح حرکت می‌کنم به سمت اراک. این شهر اراک خیلی بد مسیر است. قطار فقط نیمه شب به اراک می‌رسد. از اهواز به اراک هم که پروازی نیست. باید فردا صبح با اتوبوسهای اندیمشک بروم اراک که تا عصر برسم و بتوانم در مسافرخانه‌ای، جایی اتاق بگیرم. دوشنبه صبح هم می‌روم دانشگاه سراسری اراک تا استاد را ببینم و سه‌شنبه دوباره شوشتر خواهم بود.
عکسهای سفر به شیراز را همان وقت برایتان می‌گذارم. پس فعلا خدا نگهدار تا سه‌شنبه.

پ.ن: این هم عکسهای سفر به اراک: (حوصله ندارم یک پست جدید بنویسم)

Arak 1389

2 نظر:

ناشناس گفت...

به این محسن بگو یه زنگی هم به ما بزنه بابا

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

ایمان معصومی

گنج گفت...

چشم استاد.
حتما سلام شما رو بهشون می‌رسونم.