۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعه

اسلام‌شناسی؛ دکتر علی شریعتی

دکتر علی شریعتی در کتاب اسلام‌شناسی خود، مذهب را به راه تشبیه می‌کند و کارکرد آن را توضیح می‌دهد. زیرا مذهب به معنای راه است (مذهب از ریشه ذهب به معنای رفتن، و بر وزن مفعل است. پس مذهب یعنی محل رفتن و عبور). خود دکتر شریعتی واژگان دینی را اینگونه معنی می‌کند:
  • سُلک: راه باریک کوهستانی.
  • شریعت: راه کناره رودخانه که به سطح آب پایین می‌آید تا مردم تشنه بتوانند از آن آب برگیرند.
  • طریق: راهی بزرگ از سرزمینی یا شهری، به سرزمین یا شهری دیگر.
  • مذهب: راه سفر و عزیمت.
  • صراط: راهی که به سوی معبد می‌رود.
  • اُمّت: آهنگ و حرکت گروهی که در پی پیشوایی، بر راهی در حرکتند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  

مذهب هدف نیست، راه است و وسیله است. تمام بدبختی‌یی که در جامعه‌های مذهبی دیده می‌شود به این علت است که مذهب تغییر روح و جهت داده و در نتیجه، نقشی که دارد عوض شده است و این بدان علت است که «مذهب را هدف کرده‌اند».
شما جاده را هدف کنید، گلکاری و آسفالت و آذین کنید، صدها سال نسل به نسل، روی این جاده کار کنید. جاده‌پرست بشوید، معتقد به جاده بشوید. آنرا دوست بدارید، بدان عشق بورزید. تا چشمتان به آن افتاد یا اسمش به گوشتان خورد از شور و هیجان به گریه افتید. با هرکه چپ به آن نگاه کرد بجنگید. تمام وقت و پولتان را صرف تزئین و تعمیر و صاف و صوف کردن آن کنید، یک لحظه آن را برای رسیدن به زندگیتان ترک نکنید. همیشه بر روی آن قدم بزنید و کیف کنید و از آن گفتگو کنید و خاکش را به چشمتان بمالید و دوای دردتان بسازید . . . چه خواهید شد؟
گمراه! آری، همین راه راست و درست و حقیقی شما را از هدف باز می‌دارد. شما را به جایی نمی‌رساند. در راه گم شدن از گمراه شدن بدتر است.
. . . . . . . . . . . . . . .
کسی که راه غلط را رفته، اگر درست راه برود، زودتر ممکن است راه درست را بیابد، تا آن کسی که در راه درست، غلط راه می‌رود. آنکه راه دورتری رفته به جایی می‌رسد، گرچه دیرتر. اما کسانی که راه راست را می‌روند، اما غلط راه می‌روند و یا مثل ما پس‌پسکی راه می‌روند، یا اصلاً نشسته‌اند و در فضایل این راه مباحثه می‌کنند! یا قدم‌زنان گردش می‌کنند و سرشان به خودشان بند است، از آنها بدبخت‌ترند. چون هزار و یک دلیل دارند که بر صراط مستقیم‌اند و بر حق، و هزار و یک نمونه و شاهد که پیش از این، رهگذران این راه به منزل رسیده اند و راست هم می‌گویند. و با این همه دلیل و آیه و یقین و اطمینان، دغدغه‌ء عقب‌ماندگی و در نتیجه شک در خویش و تلاش برای آنکه کاری کنند و خود را عوض کنند و ببینند که عیب و علت کجاست ندارند. این است که گاوپرست از خداپرست جلو می‌افتد و مؤمن خدا، خبر هم نمی‌شود.

1 نظر:

davood گفت...

لب کارون با دکتر شریعتی دیده شدید!